نشانه های بحران هویت|علائم، علل و درمان +10 علت بحران هویت
نشانه های بحران هویت
آیا تابهحال وجود خود را زیر سوال بردهاید؟ آیا در مورد نقشهای اجتماعی که از شما انتظار میرود، احساس سردرگمی کردهاید؟ آیا از «من کیستم» آگاه هستید؟
این سوالات و بسیاری سوالات دیگر، منعکسکننده درگیریها و سردرگمیهایی هستند که در مورد خودتان دارید. اینها چیزی جز بحران هویت نیست.
هر زمان که در زندگی با چالشها و درگیریهایی روبرو می شوید، ممکن است هویت و هدف واقعی خود در زندگی را زیر سوال ببرید.
مفهوم بحران هویت و نشانه های بحران هویت، اولین بار توسط اریک اریکسون در هنگام توسعه نظریه معروف خود «مراحل رشد روانی اجتماعی» شناسایی شد.
این حالت آشفتگی روانی اجتماعی، منجر به احساس اضطراب و ناآرامی در فرد میشود و موجب میشود که او شخصیت و نقش اجتماعی خود را زیر سوال ببرد.
اگر این سردرگمی حل نشود، ممکن است به یک وضعیت بحرانی تبدیل شود. بیایید در این مقاله چیکاد بیشتر نشانه های بحران هویت آن آشنا شویم.
بحران هویت چیست؟
بسیاری از ما در زندگی با موقعیتهای سخت مواجه شدهایم و تحتتأثیر این موقعیتها، خودمان و اهدافی که داریم را زیر سوال بردهایم.
این همان چیزی است که میتوانیم آن را بحران هویت بنامیم. بحران هویت، یک رویداد روانی است که در آن فرد، جایگاه و نقش خود را در زندگی زیر سوال میبرد.
پدیده بحران هویت به جای اینکه یک رویداد ایزوله باشد، به یک یا چند مرحله از زندگی فرد نیز گسترش مییابد.
اگر در شرایط بحران هویت هستید، ممکن است درباره ارزشها، اهداف و نقشهای اجتماعی خود گیج بشوید. بحران هویت، یک حالت سردرگمی روانی است.
شما «خود» واقعی خود و آنچه از شما در ساختار اجتماعی انتظار میرود را نمیشناسید و ارتباط خود را با خود واقعیتان از دست میدهید.
بیشتربخوانید: انتخاب رشته اشتباه چه ویژگی هایی دارد؟
یک هویت پایدار، ملموس و مشخص بهنظر میرسد. میدانید چه کسی هستید، درعینحال، ارزشها، باورها و هدف شما در زندگی با یکدیگر همسو هستند.
شما به توانایی خود در اداره امور در زندگی، اعتماد کامل دارید و هیچ چیز نمیتواند شما را آنطور که هستید، تغییر دهد. اما اگر از بحران هویت و نشانه های آن رنج میبرید، نسبت به خود مطمئن نیستید.
با احساس خود، قطع ارتباط میکنید. مثل این است که به آینه نگاه میکنید و متوجه نمیشوید چه کسی هستید.
بحران هویت به حالتی متزلزل و ترسناک منجر میشود. فرد احساس ناامنی و بدخلقی میکند و میتواند با شرایط تغییر کند.
در چنین شرایطی، اعتماد به نفس فرد ممکن است تضعیف شود و او احساس کند که لیاقت خود را ندارد.
هویت چگونه شکل میگیرد؟
هویت شامل اهداف و ارزشهای مختلفی است که فرد به شدت به آنها اعتقاد دارد. اریکسون، هویت را بهعنوان آگاهی از ثبات در خود در طول زمان تعریف کرده است.
رشد هویت، هم به فرد و هم به محیط اطراف و جامعه بستگی دارد. بیشتر فرآیندهای رشد هویت، در دوران نوجوانی اتفاق میافتد.
در دوره نوجوانی، افراد آسیبپذیر هستند. آنها ممکن است با چندین الگو و گزینه هویت روبرو شوند. بنابراین مستعد استفاده از این الگوها برای توسعه هویت خود میشوند.
بیشتر بخوانید: اثر پروانه ای و اثر آن بر انتخاب رشته
به گفته اریکسون، این مرحله نوجوانی، یک نقطه عطف حیاتی است که در آن فرد باید حس هویت را در خود ایجاد کند.
افراد در تمام عمر خود به این هویت پایبند هستند. ایجاد یک هویت مناسب برای داشتن زندگی شادتر و سالمتر بسیار مهم است.
وقتی یک نوجوان به یک هویت خاص متعهد نمیشود، در این زمان است که بحران هویت و نشانه های آن رخ میدهد.
بحران هویت ممکن است منجر به انواع مختلفی از اختلالات روانی مانند اختلالات خوردن، اختلال شخصیت مرزی و غیره شود.
چهار مرحله رشد هویت در نوجوانی
به گفته اریکسون، هویت زمانی شکل میگیرد که یک فرد نقشهای اجتماعی مختلف را بررسیکند و تلاش کند در هر یک از آنها جا بیفتد.
او چهار وضعیت هویتی را شناسایی کرد. هر فرد از طریق این وضعیتها، یک هویت پایدار برای خود ایجاد میکند.
در سال ۱۹۶۶، جیمز مارسیا روانشناس کانادایی، نظریه اریکسون را تشریح کرد. مارسیا چهار مرحله از رشد هویت را در یک فرد نوجوان پیشنهاد کرد.
- انتشار یا سردرگمی هویت: در این مرحله، فرد بهطور فعال دچار بحران هویت میشود. او به هویت خاصی متعهد نیست.
- سلب هویت: این مرحله زمانی اتفاق میافتد که یک فرد بدون بررسی گزینههای جایگزین، به هویت خاصی متعهد شود.
- تعلیق هویت: در این مرحله، نوجوانان فعالانه تمام گزینههای هویتی ممکن را بررسی میکنند، اما تعهدی به گزینه خاصی ندارند.
- دستیابی به هویت: این مرحله نهایی است. افراد پس از بررسی گزینههای مختلف، فعالانه به هویتی متعهد میشوند که برایشان جذاب است.
نشانههای بحران هویت
بحران هویت ممکن است باعث احساس سرخوردگی، ناامیدی یا عدم پیشرفت معنادار شود.
علاوهبراین، بحران هویت و نشانه های آن میتواند بر احساسات افسردگی یا اضطراب تأثیر بگذارد و باعث شود افراد از خود و زندگیشان احساس نارضایتی کنند.
شناسایی این نوع بحران شخصی ممکن است دشوار باشد، اما نشانههایی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا بحران هویت را در خود شناسایی کنید.
شما با توجه به محیطی که در آن قرار میگیرید، تغییر میکنید
اگر در محیط کاری خود، همه اهل مطالعه و ساکت هستند، شما نیز اهل مطالعه و ساکت میشوید.
اگر شغل بعدی شما مستلزم این است که پرحرف و خوشبین باشید، همانگونه خواهید شد. گویی شما بیشتر به وسیله محیط اطراف خود شکل میگیرید تا انتخابها و شخصیت خودتان.
روابط، شما را شکل میدهند
به احتمال زیاد جزء آندسته از افرادی هستید که بدون داشتن رابطه، احساس ضعف میکنید. شما سرگرمیها و ظاهر خود را به گونهای تغییر میدهید که با شریک زندگیتان مطابقت داشته باشد.
شما خود را متقاعد میکنید که آنچه آنها دوست دارند، همان چیزی است که شما واقعاً دوست دارید. اگر به چیزهایی علاقهمند هستید و شریک زندگی شما از آنها خوشش نمیآید، آنها را رها میکنید.
حتی گاهی اوقات دوستان خود را عوض میکنید، زیرا این کار برای شما راحتتر از آن است که آنچه واقعا هستید را نشان دهید.
شما اغلب در نظر خود تغییرات اساسی میدهید
این تغییرات میتواند در مورد مسائل اساسی مانند اعتقادات سیاسی و مذهبی یا در مورد موضوعات کماهمیتتر مانند فرهنگ عامه یا چیزهایی مانند غذا و مد باشد.
شما ممکن است متوجه شوید که روزبهروز نظر خود را تغییر میدهید و هرگز متوجه نمیشوید که با چه چیزی موافقید. خواسته یا ناخواسته، نظر خود را به گونهای تغییر میدهید تا دیگران را راضی نگه دارید و پذیرفته شوید.
دوست ندارید در مورد خودتان از شما سوال شود
وقتی مردم سوالاتی در مورد شما میپرسند، ممکن است ناراحت شوید. در چنین شرایطی برای اجتناب از پاسخگویی، از یکسری تاکتیکها مانند تغییر موضوع، یا تغییر سوالات و سپس موافقت با آنها، استفاده میکنید.
بحران هویت برای شما به این معنی است که بهراحتی خسته میشوید
یکی از نشانههای اصلی بحران هویت، یک بیقراری دائمی است. گویی که میترسید آرام بگیرید و نگران هستید که مرتکب کار اشتباهی شوید.
حقیقت این است که بههمان اندازه که میخواهید بدانید، چه کسی هستید، ترس از دانستن آن نیز در شما وجود دارد.
روابط شما عمیق نیست
اگر مطمئن نیستید چه کسی هستید، احتمالا از این میترسید که دیگران متوجه شوند که شما واقعاً هیچ نیستید. در چنین شرایطی، خیلی محافظهکارانه عمل میکنید و این کار مانع برقراری ارتباط واقعی با دیگران میشود.
ممکن است تمایل به داشتن دوستان زیادی داشته باشید، اما معمولا فقط یک دوست دارید، زیرا از صمیمی شدن میترسید و رنج میبرید.
همچنین ممکن است در نگه داشتن یک رابطه یا حلقه اجتماعی برای مدت طولانی مشکل داشته باشید یا متوجه شوید که در حال معاشرت با افرادی هستید که شما را دائم کنترل میکنند و به شما میگویند چه کاری باید انجام دهید.
در عمق وجود، به خودتان اعتماد ندارید
اگر ندانید چه کسی هستید و در گذشته خود را با تصمیمات سریع و تغییرات ناگهانی شگفتزده کردهاید، ممکن است احساس کنید که حتی نمیتوانید به خودتان اعتماد کنید.
راههای مقابله با بحران هویت
بهجای اینکه بحران هویت، دروازهای برای افسردگی باشد، با بکارگیری راهکارهای مناسب میتوانید آن را به فرصتی برای خودکاوی تبدیل کنید.
در اینجا چند راهکار وجود دارد که میتواند به شما در عبور از بحران هویت و نشانه های آن کمک کند:
از لنگر انداختن در چیزهای مادی و فانی دست بردارید
دلیل اصلی بحرانهای هویتی مکرر این است که ما تمایل داریم شخصیت خود را با چیزهای مادی و گذرا مانند روابط، شغل و داراییهایمان شناسایی کنیم.
در عوض، از مهارتها و تواناییهایی که دارید، خودتان را تعریف کنید، زیرا آنها فقط متعلق به شما هستند و هیچ موقع از شما گرفته نمیشوند.
بیشتر بخوانید: موفقیت شغلی چگونه اتفاق می افتد؟
به درون خود نگاه کنید
لحظاتی را به خوداندیشی اختصاص دهید. از خود بپرسید که چه چیزی در مورد شخصیت، ترجیحات، برداشت از خود، ارزشها و اهداف شما برای آینده تغییر کرده است.
به این فکر کنید که چگونه میتوانید به آنها دست پیدا کنید یا آنها را بهبود بخشید. اما نگران نباشید اگر این پاسخها بعد از چند سال یا چند دهه تغییر کرد.
زندگی خود را دوباره ارزیابی کنید
اگر یک فقدان یا یک تغییر عمده، باعث بحران هویت شما شده است، بهجای اینکه آن را به عنوان یک مانع غیرقابل غلبه در نظر بگیرید، به آن به عنوان گامی ضروری برای رشد شخصی خود نگاه کنید.
از این تغییرات ناگهانی برای ارزیابی مجدد شخصیت، رویاها و مسیر زندگی خود بهره ببرید.
آینده خود را تجسم کنید
اگر فکر کردن برایتان دشوار است، تمرین کنید تا بهترین آینده ممکن را برای خود تجسم کنید. چند دقیقه وقت بگذارید و جزئیات خاصی را در مورد خود (شغل، زندگی شخصی و غیره) در آینده نزدیک تصور کنید.
اکنون همه آن تصورات را یادداشت کنید و به این فکر کنید که چگونه میتوانید به آنها دست پیدا کنید.
این تمرین همچنین بهعنوان یک یادآوری و یک برنامه زندگی برای تمرکز بر خود عمل میکند که میتوانید هر زمان که احساس گمراهی، ناامنی و عدم اطمینان نسبت به خود کردید، به آن مراجعه کنید.
هر لحظه برای تغییر آماده باشید
تغییر خوب است، اما بهدلیل عدم قطعیتی که دارد، ترسناک بهنظر میرسد.
بهجای اینکه یک زندگی راکد داشته باشید، به ۱۰ یا ۲۰ سال دیگر فکر کنید و اینکه آیا از قبول نکردن این تغییرات و فرصتهایی که به همراه آنها به دست میآید، پشیمان خواهید شد یا خیر.
خود اصلی شما باقی خواهد ماند. هیچ کس نمیتواند آن را از بین ببرد. پس به تغییر بهعنوان یک تجربه جدید فکر کنید که ممکن است شما را به اهدافی که به دنبال آن هستید، نزدیکتر کند.
کاوش کنید
پس از پذیرش مفهوم تغییر، شروع به کاوش کنید. اگر بحران هویت بهخاطر از دست دادن شغل است، بهدنبال فرصتهای جدیدتری بگردید که ممکن است تاکنون آنها را نادیده گرفته باشید.
اگر یک رابطه به پایان رسیده است، خودتان را برای روابط جدیدتر آماده کنید.
عادات جدیدی را ایجاد کنید که فکر میکنید ممکن است در پیشبرد اهداف شما مفید واقع شوند. مطمئن باشید از اینکه ببینید چقدر قوی، مدبر و انعطافپذیر هستید، شگفتزده خواهید شد.
سخن پایانی
دلیل خوبی برای غلبه بر بحران هویت وجود دارد. محققان دریافتهاند، کسانی که تعهد قوی به یک هویت دارند، نسبت به کسانی که این تعهد را ندارند، شادتر و سالمتر هستند.
بررسی جنبههای مختلف خود در زمینههای گوناگون زندگی از جمله نقشی که در محل کار، درون خانواده و در روابط عاشقانه دارید، میتواند به تقویت هویت شخصی شما کمک کند.
نگاهی به درون خود داشته باشید تا ویژگیها و خصوصیاتی را که شما را تعریف میکنند و به شما احساس شادی و آرامش میدهند را درک کنید. همچنین ارزشها، علایق و سرگرمیهای واقعی خود را پیدا کنید.
بحران هویت و نشانه های آن، نباید بهعنوان یک مانع درنظر گرفته شوند، بلکه باید نردبانی باشند که شما را به سمت فرصتهای بهتر و زندگی رضایتبخشتر بالا ببرند.
با اینحال، اگر در هر نقطهای احساس کردید گم شدهاید و نمیتوانید با آنها کنار بیایید، از کمک گرفتن نترسید.