0 تا 100 بازاریابی همهمه ای در گردشگری+1402
بازاریابی همهمه ای یک روش ارتباطی غیرمستقیم است که با موفقیت در ترویج طیف گستردهای از محصولات، خدمات و ایدهها مورد استفاده قرار میگیرد. با شناسایی و پرورش رهبران افکار غیررسانهای، این تکنیک ارتباطات شفاهی بین این متفکران اولیه محصولات و خدمات و اکثریت افرادی که تمایل به پیروی از آنها دارند را ایجاد میکند.
با توجه به نظر گودز و مایزلین (2009)، در چند سال گذشته شاهد افزایش چشگیری در توجه به “همهمه” در مطبوعات عمومی و مدیریتی و در میان شاغلان بازاریابی بودهایم. توماس (2004) مفهوم بازاریابی همهمه ای را به عنوان “تقویت تلاشهای بازاریابی اولیه توسط اشخاص ثالث از طریق تأثیر منفعلانه یا فعال آن ها” بیان می کند. اسپراگ و ولز (2010) پیشنهاد بازاریابی همهمه ای آنلاین را به عنوان یک ابزار به طور فزاینده مفید برای بازاریابان ارائه می کنند، زیرا اینترنت یک محیط تعاملی عالی برای ارتقاء کالاها و خدمات است.
با این حال طبق نظر گودز و مایزلین (2009)، اگر چه علاقه زیادی به ساختن همهمه ایجاد شده است، تحقیقات آکادمیک کمی در این زمینه از دیدگاه شرکت صورت گرفته است. علاوه بر این، فقدان منابع و چالش های بازاریابی در شرکتهای نوپا، زمینهی جالب پژوهش را برای کشف نحوه استفاده از تاکتیکهای بازاریابی همهمه ای ارائه می دهد.
در این مقاله از چیکاد، مفهوم بازاریابی همهمه ای و دلایل توسعه آن به صورت توضیح داده شده و شما می توانید به صورت کامل با آن آشنا شوید.
تحلیلی بر گردشگری
بر اساس تعریف سازمان جهانی توریسم، گردشگری یا معادل دقیق و درست انگلیسی آن توریسم، به کلیه فعالیت های افرادی اطلاق می شود که به مکان هایی خارج از محیط عادی خود به منظور گذراندن ایام فراغت، انجام کار و سایر هدف ها، برای مدت کمتر از یک سال می روند.
به این ترتیب، محدوده توریسم از مسافرت هایی که صرفاً به منظور گذراندن تعطیلات وسپری کردن چند روز برای دیدار دوستان و آشنایان و بازدید از مناطق جذاب انجام می گیرد، بسی فراتر می رود.
توریسم در معانی وسیع آن، علاوه بر گروه اشاره شده، شامل افرادی می شود که در ارتباط با کار و حرفه خویش سفر می کنند و آنان که فعالیت های علمی و تحقیقاتی انجام می دهند.
به این ترتیب، دامنه ی تأثیر گذاری بر محیط و تأثیرپذیری آن از محیط، بسیار وسیع تر می شود. این جدیدترین تعریفی است که ازطرف سازمان جهانی توریسم ارائه شده است.
بنابراین گردشگری مجموعه تعامل هایی است که در فرایند جذب و مهمانداری، بین توریست ها، سازمان های مسافرتی، دولت های مبدأ، دولت های میزبان و مردم محلی برقرار می شود.
ارکان گردشگری
میزان موفقیت در توسعه گردشگری تابعی از کیفیت و نحوه دخالت عوامل مؤثر گوناگون است که در حقیقت همان ارکان گردشگری محسوب می شوند. ارکان این صنعت عبارتند از جاذبه های گردشگری و همچنین تسهیلات و خدمات گردشگری که در ادامه به اختصار به هر کدام از آنها اشاره می شود.
تعریف جاذبه: هر پدیده یا عامل انگیزشی که در مقصد جذابیت ایجاد کرده و منجر به مسافرت فرد یا افرادی از نقاط مختلف به مقصد گردشگری شود جاذبه نامیده می شود. جاذبه ها را در ادبیات گردشگری به دو دسته تقسیم می کنند. جاذبه های طبیعی و جاذبه های فرهنگی که هر کدام از این انواع طیف متنوع و گوناگونی از پدیده ها را به خود اختصاص می دهند.
تعریف تسهیلات و خدمات گردشگری
در فرهنگ جهانگردی مجموعه تأسیسات و تجهیزات مربوط به حمل و نقل، اقامت، پذیرائی، تفریح و خدمات جنبی مربوط به گردشگری را تسهیلات و خدمات گردشگری می نامند. تأسیسات اقامتی عمدتاً عبارتند از: هتل ها و مهمانخانه ها، اردوگاههای گردشگری، پانسیونها و متل ها و تأسیسات پذیرایی نیز از رستوران ها، دکه های اغذیه فروشی، کافه ها و قهوه خانه ها و نظایر این ها تشکیل می شود. تأسیسات تفریحی عبارتند از پارکها، استخرهای شنا، پیست های ورزشی، کلوپ ها و نظایر آن ها . در کنار این تأسیسات یک سلسله فعالیت های خدماتی وجود دارند که غیرمستقیم در خدمت جهانگردی قرار می گیرند. این خدمات عمدتاً عبارتند از: پمپ های بنزین، تعمیرگاه های اتومبیل، فرودگاه، راه آهن، ترمینال های مسافربری ، بانکها ، آژانس های مسافرتی، مرکز مراقبت های ایمنی و بسیاری دیگر از خدمات جنبی مورد نیاز.
بازاریابی صنعت گردشگری
بازاریابی یک کارکرد کلیدی در همه کسب و کارها و سازمان های مربوط به مـسافرت وگردشگری دارد. اخیراً ارزش مدیریت بازاریـابی در عوامـل عمـومی و غیرسـود گرایانه شناخته می شود.
در نتیجه امروزه بازاریابی بیشتر برای به دسـت آوردن اهـداف سـازمانی، و بهطور خاص با یک تمرکز بیرونی بر مشتری، مورد توجه قرار می گیرد. به طور خلاصه بازاریابی راهی است برای ایجاد کسب و کار.
عرضه و تقاضا دو بعد اصـلی در بازاریـابی صـنعت گردشـگری هـستند موفقیت و توسعه گردشگری وابسته به شناسایی صحیح اجزاء و عناصر عرضه است. برای برنامه ریزی در این زمینه، باید دست کم پنج عنصر، یعنی جاذبه ها، حمل و نقل، خـدمات، اطلاعـات و پیشبرد فروش مورد توجه قرار گیرند .
بازاریابی گردشگری با استراتژی های بازاریابی در زمینه گردشگری همراه است. امروزه بسیاری از کشورهای جهان وجود دارند که گردشگری نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص داخلی آنها دارد.در چنین مواردی، بازاریابی توریسم به یک موضوع مهم تبدیل می شود. مکان هایی که احتمالا به عنوان مهمترین نقاط جذب گردشگران محسوب می شوند، جایی است که بازاریابی گردشگری بیشترین رشد را دارد. در حال حاضر بازاریابی گردشگری در مورد استفاده از چند تکنیک و استراتژی بازاریابی برای تقویت صنعت گردشگری در آن محل است.
تذکر
برای بازاریابی موفق گردشگری، چیزی که بیشتر مورد نیاز است این است که برند ها باید خودشان را به گونه ای بیان کنند که صدای آنها در بازارهای هدف شنیده شود که این همان مفهوم بازاریابی همهمه ای است. این روشی برای تولید بی نقص ترین موفقیت است. همچنین، آنها باید در ارائه خدمات به مشتریان بسیار مراقب باشند. این به این دلیل است که اگر مشتریان با این خدمات شاد باشند، این کلمه را گسترش می دهند و این باعث می شود که مشتریان بیشتری به طرف این مکان کشیده شوند. در مورد بنابراین برنامه ریزی استراتژیک و نام برند کلید موفقیت بازاریابی موثر توریسم است.
با توجه به این دو مورد در نظر گرفته شده ، شانس این که شرکتی که در بازاریابی گردشگری موفق باشد، بسیار زیاد است . انجام صحیح این موارد می تواند شرکت را به عنوان یک برند معرف در صنعت گردشگری تبدیل نماید.
بازاریابی همهمه ای
“همهمه” به صدای بسیاری از افراد در حال گفتگو اشاره دارد و اساساً “جمع تمام نظرات در مورد یک محصول خاص است که در هر زمان بین مردم تبادل می شود”. اصولاً بازاریابی همهمه ای به معنای روشهای غیرمعمول بازاریابی است که نتایج خوبی با ورودیهای کم به همراه میآورد.
علاوه بر این، بازاریابی به درک انگیزهها، ترجیحات، نظرات، عادتها و نگرش مصرفکنندگان از خرید محصولات کمک میکند.
شرکتها و سازمانها فرصتی برای حفظ موقعیت بهتر در بازارها و ذهن مردم دارند. بازاریابی همچنین باعث ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد بین آژانسهای مسافرتی، گردشگری و مهمانداری میشود، به دلیل همه خدماتی که برای ایجاد رضایت بیشتری که به مشتریان ارائه میشود.
با درک بازاریابی مناسب، صنعت مهمانداری قادر به ارائه خدمات صحیح به مشتریان و بر آوردهکردن خواستههایی است که آنها میخواهند دریافت کنند.
بازاریابی شفاهی یا بازاریابی همهمه ای، اساساً همان بازاریابی رسانههای اجتماعی است. هر دو برای شروع و تداوم گفتگو به مصرفکننده متکی هستند و به اینگونه آگاهی ایجاد میشود.
بازاریابان میتوانند با ارائه تجربیات استثنایی، معتبر و ایجاد رویدادهای ارزشمند گفتگو، مشتریان را برای انجام گفتگوها ترغیب کنند، اما عمدتاً رسانههای اجتماعی و تبلیغات شفاهی هر دو توسط فرد کنترل میشوند، نه توسط تبلیغکننده یا سازمان مربوطه.
تفاوت بازاریابی همهمه ای با بازاریابی شفاهی
بازاریابی شفاهی به معنای بازاریابی “کسب و کار مشتری به مشتری” است به این معنی که یک بازاریاب ایدهای را میپذیرد که ارزش انجام آن را دارد و وقتی مشتری آن را تکرار میکند (یک دوست که به دوست دیگری می گوید و غیره) ، تبلیغ ایجاد می شود.
بازاریابی همهمه ای (همچنین به عنوان تبلیغات شفاهی یا بازاریابی ویروسی شناخته شده است) بر نیاز طبیعی هر شخص متکی است – نیاز به ارتباط و استفاده از تأثیر نظرات بعضی افراد روی رفتار دیگران. این روش به عنوان یک مهارت مورد استفاده در شبکهای از ارتباطات بینفردی در استراتژیهای بازاریابی بهخوبی تفسیر میشود.
تعریف دیگر میگوید که در مجموع خلاصهای از توضیحات مربوط به یک محصول خاص است که توسط مشتریان در طی یک دوره زمانی مشخص با استفاده از کانالهای ارتباطی (اغلب غیر رسمی) ارائه میشود.
تعارف مختلف بازاریابی همهمه ای
نویسنده | مفهوم اصلی | نقل قول یا تعریف |
(توماس، 2004) | بازاریابی همهمه ای | “تقویت اقدامات بازاریابی اولیه توسط اشخاص ثالث از طریق نفوذ منفعل یا فعال آنها”. |
(کارل، 2006) | بازاریابی همهمه ای | “گرچه نقش تأثیرگذار ارتباطات شفاهی برای دههها شناخته شده است، پدیدهای تازهتر برای ظهور تلاشهای سازمانی صریح برای تحریک” همهمه “(صحبت در مورد یک نامتجاری، خدمت، محصول یا ایده) است. |
(بالتر و بوتمن،2005، نقل شده از آهوئه و همکاران،2007) | تبلیغات شفاهی | “تبلیغات شفاهی زمانی اتفاق میافتد که فردی که آگاهانه یا دارای یک نظر در مورد یک محصول یا خدمات است، به طور کامل از موافقت خود (به عنوان مثال، توسط یک شخص ثالث بدون نفوذ)، اعتقادات، نگرشها و تجربیات در مورد یک محصول یا خدمت را به اشتراک میگذارد. |
(اسپراگ و ولز، 2010) | تبلیغات شفاهی | “در پاسخ به منافع عمومی، شرکتها در سالهای اخیر در بازاریابی شفاهی، اغلب به عنوان” بازاریابی همهمه ای “، به شدت تکیه میکنند، یک تکنیک که تلاش میکند گفتگوها را در میان مشتریان فعلی و بالقوه ایجاد کند. “ |
(دبروین و لیلین، 2008) | بازاریابی ویروسی | “رایجترین نوع بازاریابی ویروسی زمانی اتفاق میافتد که مصرفکنندگان با کمال میل اقدام به تبلیغ محصولات یا خدمات کنند و آن را در بین دوستان خود منتشر کنند”. |
(لیوتامپکینز، 2012) | بازاریابی ویروسی | “بازاریابی ویروسی به اقدام تبلیغ پیامهای بازاریابی از طریق کمک و همکاری از سوی مصرفکنندگان فردی اشاره دارد. از تبلیغات سنتی به جای رسانههای جمعی به عنوان وسیله ارتباطی استفاده میکنند. |
(والاس و همکاران، 2009) | بازاریابی ویروسی | “یک اقدام موفقیتآمیز یک کمپین بازاریابی ویروسی، مقدار تبلیغات شفاهی است که توسط این کمپین تولید شده است. |
(فلپس و همکاران، 2004) | بازاریابی ویروسی | “برخی نظر خود را در مورد [بازاریابی ویروسی] به عنوان تبلیغات شفاهی که در آن مصرفکنندگان به مصرفکنندگان دیگر در مورد محصول یا خدمات میگویند”، بیان میکنند. |
بیشتر بخوانید: نقش و اهمیت اخلاق در بازاریابی گردشگری
نقش بزرگ بازاریابی همهمه ای در اقتصاد مدرن
1-“مشتریان صدای شما را نمیشنوند” – یک بانک اطلاعات باورنکردنی در بازار وجود دارد، بیش از حد اطلاعاتی که توسط بسیاری از فرستندگان ارسال شده است، که این امر باعث میشود که بخش مهمی از اطلاعات به مخاطبان مورد نظر منتقل نشود.
2- “مشتریان شما را باور ندارند” – خریداران شک و تردید را در ارتباط با تبلیغاتی که در همه جا وجود دارد (آیتمهای تبلیغاتی که هر برنامه تلویزیونی را قطع میکنند، قراردادن محصولات تهاجمی در سریالهای عامه پسند، آگهیهای متعدد در وبسایتها، هرزنامه و غیره) نشان میدهند؛ یادگیری توسط تجربه (یادگیری واقعگرایانه)، مشتریان استدلالهای تبلیغاتی ارائهدهندگان را باور ندارند؛ آنها از یک مونولوگ یکطرفه خسته شدهاند، در حالیکه آنها منتظر یک گفتگو هستند.
3- “مشتریان خیلی نزدیک به یکدیگر هستند” – به لطف ابزارهای مدرن ارتباطی (از جمله اینترنت)، مصرفکنندگان با تعداد بیشتری از افراد با سرعت بیشتری ارتباط برقرار میکنند؛ علاوهبراین، ابزار جدیدی برای انتقال اطلاعات متقابل ایجاد کردهاند. در رفتار خود در بازار، گاهی اوقات حتی ناخواسته، آنها به نظرات دیگران متکی هستند، بنابراین بهطور قابلتوجهی خطر تصمیمگیری اشتباه را کاهش میدهد.
در واقع ایده بازاریابی همهمه ای آغاز کردن وضعیتی است که در آن مشتریان خود به یکدیگر در مورد این پیشنهاد اطلاع میدهند، برای تحریک مکالمات مصرفکنندگان در مورد مزایا و معایب محصول، برای ارائه دلایل مباحثاتی که بیشترین تعداد شرکتکنندگان را جذب خواهد کرد یا ابزارهایی را برای مشتریان ایجاد خواهد کرد که بتوانند این اختلافات را هدایت کنند.
تذکر 1:
بازاریابی همهمه ای برای همه محصولات، خدمات یا ایدهها مناسب نیست. چیزهایی که همهمه را تولید میکنند، کشش دارند، مجموعهای از ویژگیهایی که اشیاء و ایدهها را بهیادماندنی و جذاب میسازد. با این حال، این ویژگیها به دیدگاه فردی بستگی دارد – چیزی ممکن است برای یک فرد کشش داشته باشد ممکن است برای دیگری نداشته باشد.
مهمترین جنبه بازاریابی همهمه ای این است که بازاریاب از خلاقیت، زمان و انرژی بیشتری نسبت به پول استفاده میکند. بنابراین در بازاریابی همهمه ای مطالعه و شناخت رفتار خرید مصرفکنندگان یک شرکت ضروری است. بازاریاب با دانستن اینکه چرا، چگونه، چه موقع و در کجا مشتریهای یک شرکت اقدام به صحبتکردن در مورد شرکت میکنند، میتواند کمپینهای موفقیتآمیز را طراحی کند، به بازار هدف دست پیدا کند و درجستجوی راهحل برای رفع مشکلات مصرفکننده باشد.
برای بازاریابان همهمه ای مهم است که از شایستگیهای اصلی شرکت پیروی کنند تا پیام به طور واضح به مشتریان ارسال شود. همچنین، بازاریابی همهمه ای با بازاریابی سنتی متفاوت است بهگونهای که بازاریابی مورد استفاده مشتری است. به جای تحمیل پیامها و محصولات به مشتریان، یک بازاریاب همهمهای اطلاعات، مشاوره و ایده ارایه میدهد. بعضی اوقات بازاریابی همهمه ای حتی شبیه به بازاریابی برای مشتری نیست زیرا او از این امر تحریک نمیشود.
همچنین، به جای تلاش برای فروشهای کلان، بازاریابان همهمهای به دنبال نتایج خوب هستند. در حالی که بازاریابهای سنتی میزان فروش را محاسبه میکنند، یک بازاریاب همهمهای تعداد روابط تجاری ایجاد شده را مدنظر قرار میدهد. هر رابطه جدید میتواند منجر به فروشهای مختلفی شود.
تذکر 2:
بازاریابان همهمهای و بازاریابی شفاهی سودآورترین بازاریابی است که میتوان انجام داد. هیچ چیز دیگری برای شرکت ها به اندازه بازاریابی شفاهی سودآور نیست، زیرا هیچ هزینهای برای خرید مشتری (ترغیب مشتری) وجود ندارد در حالیکه شرکتهای بزرگ بیشتر از پول برای تحمیلکردن پیامهای خود به مشتریان استفاده میکنند، مشتریان نسبت به این مقدار بیش از حد پیامهای بازاریابی واکنش بد نشان میدهند.
بنابراین، بازاریابان انبوه در کمپینهای بازاریابی گسترده خود پول بیشتری سرمایهگذاری میکنند. این روش صحیحی برای دستیابی به مشتری نیست و بر بازاریابهای کوچکتر نیز تأثیر میگذارد. با این حال، بازاریابهای همهمهای نیازی به تحمیلکردن پیامهای خود ندارند، آنها از تاکتیکهای خلاقانهتر برای دیدهشدن و شنیدهشدن در بازار استفاده میکنند. کمیت نمیتواند جایگزین کیفیت شود.
یکی از مشکلات همهمه این است که ممکن است در تولید تقاضا خیلی موفق باشد، درحالیکه اگر همهمه باعث شود که تقاضا بیشتر از عرضه شود، ممکن است مشتریان ناامید شوند. برخی از بازاریابان این مشکل را به یک مزیت تبدیل میکنند. آنها از کمبودها برای تشدید برداشتهای انحصاری و در نتیجه افزایش تقاضا استفاده میکنند. تولیدکنندگانی که در زمینه مد فعالیت دارند اغلب بهطور هدفمند محدودیت عرضه را برای تشدید تمایل مشتریان بیشتر میکنند.
اهمیت بازاریابان همهمه ای در تصمیم گیری خرید در گردشگری
خرید یک محصول گردشگری نسبت به هر محصول دیگری ریسک بیشتری دارد. اول از همه، یک گردشگر چیزهایی را میخرد که هنوز وجود خارجی ندارند، چیزی که آنها نمیتوانند ببینند یا امتحان کنند؛ آنها یک انتزاع، “رویا” خریدهاند، چیزی که هنوز وجود ندارد.
ثانیا خریدار نمیتواند یک محصول توریستی را زمانی که آن را دوست ندارد، بازگرداند؛ زیرا در زمان خرید (هماهنگی زمان تولید و مصرف) مصرف میشود و حتی اگر بازپرداختی برای عملکرد غیرمستقیم یا عملکرد نامناسب خدمات را دریافت کنند، هیچ کس نمیتواند مدت زمانی که برای سفر اختصاص داده شده است را بازگرداند (و به عنوان یک قاعده، فقط در سال بعد، تعطیلات دیگری خواهد داشت).
سوم اینکه گردشگر نمیتواند محصول را در محل اقامت دائم خود (به دلیل یکسانبودن محل تولید و مصرف) مصرف کند – گاهی اوقات هنگام سفر به مناطق دورافتاده و ناشناخته دنیا، درخواست کمک و ثابت کردن هرادعایی بسیار سخت است. همه اینها باعث میشود گردشگر، برای امنیت، محصولات وطنی را انتخاب کند. و از آنجا که اغلب گردشگران علاقمند به سفر به مکانهای جدیدتر هستند، تفسیر و نظرات دیگران (بستگان، دوستان، آشنایان و غیره) میتواند ریسک احتمالی برای آنها را کاهش دهد.
بنابراین، آنها دائما به دنبال چنین نظراتی و ایجاد ارتباط با گردشگرانی که قبلا از چنین محصولاتی استفاده کردهاند، هستند. در حالی که بعد از بازگشتشان نظراتشان را منتشر می کنند و درباره تجربیات، برداشتها و احساسات خود صحبت میکنند. بهطور خلاصه، نقش بازاریابی همهمه ای، که به عنوان شبکهای از روابط خودجوش و مستقیم بین مشتریان شناخته شده است، در گردشگری بسیار زیاد است و قطعا نمیشود در فرآیندهای مدیریتی نادیده گرفته شود به علاوه چیزی فراتر از اهداف صنعت گردشگری است.
نتیجه گیری
با توجه به اهمیت بسیار بالایی که صنعت گردشگر در رشد و توسعه کشور ها دارد، شایسته است که مورد توجه قرار گیرد. حمل و نقل جاده ای یکی از حوزه هایی می باشد که در زمینه گردشگری ارزش شایانی دارد و یکی از معتبرترین و شناخته شده ترین سامانه خرید اینترنتی بلیط اتوبوس با پوشش سراسری کشور و حتی خارج از کشور، سایت پایاسفر می باشد که بیشتر تورها، سفرهای دورهمی و .. را پوشش می دهد و با همکاری با بیشتر شرکت های معتبر همواره در تلاش است تا بتواند خدمات خاصی را در خور مسافران گرامی ارائه دهد.
این اهمیت شاید در کشور های در حال توسعه از جمله ایران دوچندان باشد . بنابراین سرمایه گذاری در این زمینه می تواند نویدبخش یک تحول اقتصادی باشد. مسلماً با به کارگیری روش های درست و مناسب خواهیم توانست قدم هایی بهتر در جهت بهبود گردشگری و استفاده از درآمد های سرشار آن برای رسیدن به توسعه برداریم.
بازاریابی در زمینه گردشگری می تواند تاثیر به سزایی در ارتقای این صنعت داشته باشد. بازاریابی همهمه ای سودآورترین بازاریابی است که میتوان انجام داد.
زیرا هیچ هزینهای برای ترغیب افراد وجود ندارد و نظرات مثبتی از طرف مردم القا میشود. به عبارت دیگر، نتیجه، کسب و کار بیشتر، بازده بیشتر از سرمایهگذاری و هزینههای پایینتر است.
بازاریابهای همهمهای نیازی به تحمیلکردن پیامهای خود ندارند، آنها از تاکتیکهای خلاقانهتر برای دیدهشدن و شنیدهشدن در بازار استفاده میکنند. امید است افراد مرتبط با صنعت گردشگری مانند صاحبان هتل ها، رستوران ها، آژانس های مسافرتی،.. به کمک بازاریابی همهمه ای گام های بلندی در جهت پیشرفت کسب وکار خود بردارند.